درباره من
اینجا که می آیم همین گوشه کنارها یه جایی برای نشستن پیدا میکنم آرووم میشینم یه گوشه و زل میزنم به سطر سطر این صفحات‘ کلمه به کلمه اش را حفظم اما باز هم می خوانم حافظه ام پر است از این کلمات می نویسم تا پاک نشوند بازی کلمات برایم لذتی صدچندان دارد چه خودم بازی کنم چه بروم جای دیگری با دیگری بازی کنم شما هم بازی کنید امیدوارم لذت ببرید
ادامه...
روزانهها
همه- وانیا در پرشین بلاگ من قبلی
پیوندها
- کرگدنی در قالب آسمان
- بابک اسحاقی
- جغله کیا
- جناب گودول عزیز
- مامانگار جونم
- سهبا با سین
- ابر چند ضلعی
- کوروش خان تمدن
- عمه زری جونم
- آلن عزیز
- م.ح.م.د
- هاله بانو
- م مثل میترا
- رها بانوی عزیزم
- ته مانده های یک مرد
- علیرضا بی سواد
- حنانه عزیزم
- برای فردای حافظه ام
- دلژین عزیزم
- ساعت 25
- از مــن تا...
- مریم محسن
- تلخ
- بهشت من
- گمنام
- PEDIX
- بهنام
- سیاه مشق(مهدی پژوم)
- حمید و...
- میثا ی عزیز
- سارا بانو
- دلارام عزیز
- دخترخاله هانی جونم
- پانی جووونم
- گفت و چای
- تجاهل سقراطی
- وکیل الرعایا
- تیراژه
- پنجره دوستی
- یانوس
- بارون
- کاغذ کاهی(نازگل)
- مریم شیرزاد
- زنی که من باشم
- تلویزیون آنلاین
- مترجم دردها/محمدرضا
- تولدانه
- سمیرا(دلنوشتهای یه دانشجو)
- دنیای کاسپر
- shadow
- عادل قربانی
- رهـــــــــــــــــــنا
- جزیره
- **مونالیزا با کمی ریش و سبیل
- dirtyprettythings
- مینیمال هایی برای زندگی-محمد مرکبیان
- کافه زن
- کافه آوانسن
- زیژخک دیوانه
- چند کوچه بالاتر
- بهروز(مخاطب خاموش)
- khiyalekhis
- پسربارون
- آموخته های من
- هیوا در من
- دختر اسمان
- آقای آرام(رضای عزیز)
- تنهایی
- ورونیک
- مژگان دیبافر
- بوی نبودنت
- خلوتگاه من
- خانه شعر
- آینه ها
- خوابـــ و بیدار
- آلوچه
- سنگ صبور
- خصوصی
- سایت رسمی محمدرضا شعبانعلی
- yasna
- پرسه هایی که تا بینهایت ادامه دارند
- مجموعه عرائض آقای بلاگر
- آقای کوچک
- هیچکده
- شرت نوشته های یک لیدی
- کلاغ سیاه بازگشت یک دوست
- داستانک های من
دستهها
ابر برجسب
بازی،کفش، موج مو،موی سفید نمایشگاه کتاب، کودک، پری نازه ده تفاوت، اعتراف، هیس، ضد. و نقیض، استراحت مطلق خسته ام،غریبه بابا،درد، من،او،تو،ما مراقب دلم باش THREE STEPS ABOVE HEAVEN دوچرخه، بابایی، بی تو، دریچه.آسمان،تهران مردها،کودک،دوست داشتنبرگهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
آمار : 206569 بازدید
Powered by Blogsky
شمارش روزهایم...یک
هر کی یه نفره دیگه رو فریب می ده
اما من...
خودمو...
هیچی بدتر از این نیس که خودتو فریب بدی
از الان تا نمیدونم کی میخام اینجا فقط و فقط دلنوشته هامو بنویسم تلخیاشو ببخشید،سخته که دوتا گوش نداشته باشی برا شنیدنه حرفات،اونوقته که یا باید بلند بلند حرف بزنی که گوشای خودت بشنوه یا باید یه جایی بنویسی تا چشمات ببینه همیشه از دیماه خوشم میومده اما الان از دیماه شدیدا متنفر از روزه تولدم بخصوص متنفرم...
تلخ یا شیرین ادم گاهی وقتها دلش میخواد بنویسه از خودش... واسه خودش... شاید یکی از دلایلی که وبلاگ نویسی رو شروع کردم همین نداشتن دوتا گوش بود...
عزیزم تلخی زندگی انکار کردنی نیست
دی ماه ... من هم خاطره خوشی ندارم اما نفرت ندارم ازش
روز میلاد یه ادم روز خوب و بزرگیه...
بنویس و نگران تلخی نوشته هات نباش... بنویس خوبه که میشه گوشی بود و شنید درد دلی رو و چشمی بود و خوند دلنوشته ای رو
شاد باشی
دی ماه فکرمی کنم بد ترین ماه سال باشه ...
سلام
ما سراپا گوشیم برای شنیدن...
سلاممم عزیز جان
بنویس وانیا جان..بگوش جان می شنویم...نه اینکه میگن...چو از دل بر آید بر دل نشیند.......
سلاااااااااااااااااااااااام آجی گلم
الهی من قربونت برم ،اینجا خونه ی توه تلخ یا شیرین فرقی نمیکنه
هرچیزی که آرومت میکنه اینجا بنویس
راحت باش
اینجا خیلی گوشها برای شنیدن صدای قشنگت هست .شاید کاری از دستمون برنیاد اما میتونیم شنونده های خوبی برات باشیم عزیزدلم
ایشاا... همیشه زندگی و لحظاتت شیرین باشه
داکو:
واقعا هم امان از زمانی که خودمون رو فریب بدیم. خیلی حس بدی داره اون لحظه. تردید و ترس وشک آمیخته باهم.
قربونت برم عزیزم ... هر چه دل تنگت میخواهد بگو ... ما هم گوش شنوا ...
منم سر خودموشیره میمالم
و این ...
آپم
از الان تا هر چه زودتر اینجا ایشالا از شیرینی ها و شادی ها مینویسی و ما می بخشیم اگر حتی شورش رو در آوردی از خوشبختی.این دی ماه هم میگذره و بعدش فروردین و اردیبهشت میاد
میفهممت، اصلا خیلیامون واسه همینه که مینویسیم ، بنویس که آروم شی عزیز ....
۷۹۰۹۸
سلام
خیلی حسِ بدیه!
کاملآ درک میکنم!
ولی بعضی وقتا آدم مجبوره!
اینجا واسه اینه که تو راحت باشی عزیزمممم پس بنویس هر چی دلت میخوااااات
قیچی کرده اند درماندگی رشته های رنگینی
که در هم گره خورده اند
و نقش ناتمام دلم را به جای گذاشته اند
دعوتید به خواندنم .
لام
بد یا خوب خیلی وقتها ما مجبوریم حدیث نفس کنیم و حودمون گوش شنوای خودمون باشیم همه ی ما مبتلا به این درد می شویم تنها نیستی خواهر
سلام
گوش برای شنیدن هست اما هر گوشی هم ارزش گفتن حرف را نداره. اینجا شنونده دارین نگران نباشید.
بنویس وانیای عزیز ... خودسانسوری و نگفتن حتی تو وب هم نوعی دیگر از خفگی ماهاست ...
حقیقت همیشه تلخه ...پس اگه ممکنه آرومت کنه کمی بنویس
سلامــــــــــ دوست خوبمــــــــ ما همدیگرو لینک کردیمــــــــــــــ؟؟؟ اگه نه لینک کنیم
سعی میکنم شنونده خوبی باشم
غریبــــــ حالی ستــــــــ...
انگار که نه بهـــــانه ای باشد برای اشکـــــ ریختن
و نه اشکــی
برای بی بهـــــانه ریختـــن ...!
قرررربونت برم من چی شده وانیا جونم دو تا گوش چیه شما جون بخوا خانومی
من یکی سرم درد میکنه واسه درد دل درخدمتیم گلی خانوم
شوما راحت باش هرچی دوس داری بنویس
به نظر من تنفر راهیه برای به عشق رسیدن!!
نگران نباش تو تا هر وقت اینجا بنویسی چشمی هست که بخواد اون و بخونه.. ما دوستاتیم
گاهی منم دچار این حس میشم..گاهی حتی از عشق هم متنفر میشم..حتی از خودم...
کجایی ؟
آپم
هروقت نوشته جدیدی نوشتی خبرم کن من دوست دارم بخونمشون
به دل نوشته های منم سر بزنید
فریب؟؟؟خودتو؟؟؟
چرا اینقد نیستی بانووو؟ :-(
...خیلی خوبه وانیاجانم...
..چه بهتر که اینجا از درونمایه خودمون و دغدغه هامون تغذیه بشه...
...اینجوری میتونیم با خودمون و محیط مون به تعادل برسیم..
..منتظریم...
سلام
موافقم با تو ما بیش تر ازهمه خودمونو فریب می دیم متاسفانه
تولدت مبارک باشه
کجایی وانیا
چرا انقدر نیستی شما؟
سلام
میگم شما قرار شد اینجا دلنوشت هاتون رو بنویسی و همه هم اعلام آمادگی کردن برای شنیدن ولی اینجا پر شده از سکوت
تشریف بیارید یه اظهار وجودی بنمایید
خوبی؟؟؟
سلام وانیا
کجایی ؟ نیسی .
کوروش خان درست میفرماین ، اینجا پر شده از سکوت هااا
هر جا هستی دلت شاد باشه ...
باید برای آپ کردن التماس کن ؟
آپم
سخته وقتی خودت داری خودتو گول میزنی ...
من خیلی وقت حس تنهایی رو دارم و همش حس میکنم دارم خودمو فریب میدمیشه کمکم کنید؟