برای فردای حافظه ام
برای فردای حافظه ام

برای فردای حافظه ام

علی الحساب میمانم!


نمیدانم چرا اینقدر فکرم آشفته و دستم سنگین است برای نوشتن آنهم نوشتن در جاییکه روزی برایم بکرترین جایه زندگی ام بود البته فکر میکنم هنوز هم هست اما انگار کمتر دل و دماغ خلوت کردن با خودم را دارم انگار آدم های اطرافم مصنوعی شده اند یا من تصنعی راه میروم نفس میکشم حرف میزنم و گاهی میخندم!!!


بنظرم وقتی کله ام پر از خالی های زمانه ست ،نه تنها نوشتن بیهوده ست بلکه یک مشت خزعبل بیشتر نمیتوانم تحویل خواننده هایم بدهم...انگار لحنم هم عوض شده،رسمی تر شده ام این همه تغییر زاییده خلوت گزینی بیش از حد در این چند ماه اخیر است یا تغییر دنیای اطرافم درست نمیدانم!؟


بدون شک من عوض شده ام اما خدا رو شکر هنوز عوضی نشده ام،بدون شک دور و برم خیلی چیزها بهم ریخته جوری که سر هر طرف رشته را میگیرم باز هم به ته داستان نمیرسم،چند ماه تک بعدی زیستن آدم را خشک میکند،چند ماه قطع ارتباط با روزمره های زندگی و چسبیدن به یک روزمره ی اعصاب خرد کن آدم را خل و چل میکند، همه ی اینها به کنار وقتی بعد از اینهمه وقت از دنیای تک بعدی ات تخت گاز بزنی بیرون و ببینی آدم ها خیلی عوض شده اند مچاله میشوی،دلت میخواهد برگردی به همان دنیای سابق اما نه دیگر خبری از دنیای مسخره ی چند روز پیش هست نه خبری از وانیا ی سال پیش...

 خیلی کار دارم برای برگشتن به وضع قبلی یا مچ شدن با وضعیت جدید اما دلهره ی عجیبی دارم خودم هم نمیدانم دقیقا دلهره ی چیست؟ اما هرچه هست مرا دور خودش میپیچاند گاهی جلوتر از من میدود،گاهی پشت سرم تعقیبم میکند،گاهی هم راهم را سد میکند، گاهی آنقدر کلنجار میرویم که خسته تر از قبل یک گوشه کز میکنم


دنیای عجیب و غریبی ست و عجیب تر از آن آدمهایش هستند که امروز مثه کف دست صافند و فردا مثه پشت دست پیچ و خم دارند من هم یکی از همان آدمها هستم صافه صاف نیستم اما حداقل امروز عاشق و فردا فارغ هم نیستم کمی تا قسمتی تلکیفم با خودم روشن است...


وانیا نوشت:من هستم نمیدانم تا کجا قرار است که باشم هنوز قطعی تصمیم نگرفته ام برای همیشه بودن و ماندن اما علی الحساب هستم و میمانم ...


نظرات 19 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:49 ب.ظ http://mbz-times.blogsky.com/

سلام وانیا عزیز.حال شما؟بار اولی است که به وبلاگتون سر زدم.این پستتون سرشار از یاس نامیدی بود،به نظرم نوشتن خیلی خیلی ادم رو اروم میکنه.من خودم بارها شده که ننوشتم و وب رو اپ نکردم ولی باز اومدم سمتش .امیدوارم که شمام همینطوری باشید و زود زود با وبتون دوباره صمیمی بشید.اگه میشه خواهشا به وبم سر بزنید و لطفا تبادل لینک کنیم.خوشحال میشم.موفق و موید باشید

سلام امیدوارم همه مون یه روزی به آرامش برسیم

فرشته دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ب.ظ

سلام وانیا جان.همین علی الحساب هم جای تشکر دارد.ممنون.روزگارت خوش.

سلام عزیزم
ممنونم از تو برای همراهیت

دل آرام دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:35 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

علی الحساب ماندنت را ارج مینهیم و دوستت داریم بسیار

ما مخلصیم دلی خانوم

kiana دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:36 ب.ظ

khoshalam hasti o mimuni


dlt aroom dokhtar

ای جاااااااااااااااااان

تیراژه دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:45 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

همین که هستی
و مینویسی علی الحساب با تمام نمیدانمها و گنگی های روراست امروزت
کافیست
منتظر اتفاق خاص یا معجزه یا آرامش یا هر چیزی از این قبیل هم نیستم...
وانیای این روزها این است .همین که هستی کافیست.

همین که شما ها هنوز کنارم هستین یه دنیا برام ارزش داره

فاطمه شمیم یار دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:20 ب.ظ

سلامم عزیز جان
خیلی خوبه که هستی..
پریشب همش به یاد تو بودم..ببین چه ضمیر ناخود آگاه ِآگاهی دارم(آیکون خودشیفته و اینا)
....
در ضمن خیلی خوبه که آدم بتونه با خودش تکلیفش رو مشخص کنه ..امتیاز بزرگیه..

سلام عزیزم
ینی من اینقدر آدم مهمی بودمو نمیدونستم!!!

مهرداد دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:20 ب.ظ

یه همچین موقع هایی ما میگیم
درون نواش
ول هاکن

این نیز بگذرد

فقط خوبه که میگذره

کاسپر سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:30 ق.ظ http://kasperworld.ir

سلام ... خوبی تو ؟

خوشحالم که هستی و مطمئنن خواهی بود وانیا جان ...

سلام
خوبم
خوشحالم که کنارم موندین

رعنا سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:17 ق.ظ http://rahna.blogsky.com

خوشحالم که هستی وانیا..

منم خوشحالم که دوستام کنارمن

yasna سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:19 ق.ظ http://delkok.blogfa.com

بعضی وقتا این خلوتا لازمه وانیا جان...
امیدوارم تغییرات پس از اینخلوت خوشایند باشه واقعا...
مراقب خودت باش

ممنونم یسنای عزیزم

کیانا سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ب.ظ

دیشب نمیتونسم کامنت فارسی بذارم تازه وین عوض کرده بودم فارسی نداشتم راحت نبودم
الان دانلود کردم میتونم با خیال راحت اینجا جولون بدمممم

سرکار علیه شوما مسحضر هستین که ی کتک اساسی از من طلبکاری دیگه؟؟؟؟؟؟
بزنمت؟؟؟؟؟؟ نه بزنمت؟؟؟؟
ج اس ک نمیدی
خط ک عو میکنی
وبلاگ ک نمیایی
مسنجر ک هیچ
خودت بیا اعتراف کن ک کتک لازمی حاچ خانوم

تو بیا منو بکش دوست جوونی که مرگ حق با این همه خطا

آوا سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ب.ظ

بودن هایتان و بودن در کنارتان را دوست
دارم...این نوسان ها،بالا پایین شدنها
در زندگی همه ما هست..می گذرد
و همین گذرش ماراسرپاوپابرجانگاه
می دارد..هرطور که باشی و باهر
حالتی ما هنوزهم دوستت داریم
..این را ازصمیم قلبم میگویم...
یاحق...

عزیزم با این خزعبلات قصد آزار خواننده هامو ندارم
امیدوارم نرنجیده باشی
منم دوستتون دارم

کیانا سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:21 ب.ظ

الان این ینی چی؟

کیانا چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:03 ق.ظ http://p4nt4lo0n.blogsky.com

معنی خاصی نداره

فرزانه چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:23 ق.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

به به وانیا خانوم
از این طرفا. خوش اومدی. صفا آوردی
دلم برات تنگ شده بود. خوشحالم که دوباره هستی حتی علی الحساب

گودول چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 ق.ظ http://khesht40.blogfa.com

وقتی میدونی که نمیدونی یعنی رو به جلو میری پس نگران نباش، دنیا همیشه در حال تغییر و تحوله و ما هم بخشی از دنیاییم.
باش بانو

دکولته بانو چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:54 ب.ظ

عزیزم ممنون ... همین که لطفت شمال حال ما میشه، ما را بس ...
امیدوارم همیشه ی همیشه برقرار باشی ...

امیرحسین... پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ق.ظ http://afrand2.blogsky.com

به عنوان کسی که همیشه به پست هات علاقه داشته ، دوست دارم بازم از اون پست های بکر بنویسی

میلاد پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:02 ب.ظ

یه روزی اینجا یه دختری مینوشته که من همیشه وقتی وبلاگش به روز میشد تندی میومدم و میخوندمش حتی اگه کامنت نمیذاشتم

اما حیف که یکم، یکم قهر کرد با خودشو با دوستاش، شاید کلمه قهر خوب نباشه ها اما خوب الان این به ذهنم اومد

حالا بازم بعد از مدت ها این دختر گل برگشته اینجا، که به قول خود نازنینش فعلا بمونه

امیدوارم این موندن از موندن های طولانی و زیاد باشه و پربار

راستی سلام خواهرگلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد