برای فردای حافظه ام
برای فردای حافظه ام

برای فردای حافظه ام

اردی بهشت لعنتی


پانزدهم اردیبهشت 1390- اصفهان کافه مارسی

پانزدهم اردیبهشت 1391- خونه
پانزدهم اردیبهشت 1392- خونه
پانزهم اردیبهشت 1393- پارک ملت
پانزدهم اردیبهشت 1394-میدون هروی زیره بارون

تویه تاکسی نشسته ام شیشه را تا آخر کشیدم پایین، خیس بارون شدم .
بعد از پنج بار تاکسی عوض کردن تو ترافیک تهران حالم بد بود، تهوع داشتم دلم میخاست تمام این سالها را بالا بیارم....
کمی بعدتر، بلوار کشاورز- مرد میانسال همزمان سازدهنی و تنبک میزند...میخندم ...ناخودآگاه دست میزنم...دخترک ریز ریز میخندد و از کنارم رد میشود...
حالم بهتر است روی صندلی های پلاستیکی میدون ولیعصر نشسته ام و بستنی قیفی میخورم...کفش جدید اینقدر پامو اذیت میکنه که تموم دلخوری هام یادم میره.. به همین سادگی!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد