برای فردای حافظه ام
برای فردای حافظه ام

برای فردای حافظه ام

بیرحم ترین عابر شهر



پاییز برایم فصل جدایی ست

دارم جدا میشوم از این من خسته

اینبار برگ های خسته را زیر پاهایم خرد میکنم

میخواهم بیرحم ترین عابر شهر باشم

من از پاییز بی رحم تر خواهم شد

تن تمام خیابان ها را قدم میزنم

"خش خش"


موسیقی پاییز آرامم میکند


و  دیگر هیچ!!