برای فردای حافظه ام
برای فردای حافظه ام

برای فردای حافظه ام

من نبودم کجا بودم؟؟



خیلی خیلی وقته که نبودم...براشم دلیل دارم...


اولا بگم که انتظار داشتم این شوی لباسی که راه انداختم ادامه پیدا کنه اما زهی خیال باطل، جدن باطله دیگه،همه که لباسایه بچگیشونو ندارن اونم یه چمدون پر مثه من!!!!


دوما باید بگم برا کامنتا ممنون و معذرت، تک تکشونو خوندم معذرت که نتونستم جواب بدم!


سوما،بگم از این روزایی که نبودم...


خیلی خیلی طبیعیه که هر دانشجویی بعد از اتمام درسش اول از همه قصد ادامه تحصیل داره اونم از نوع دانشجویه دختر و مجرد...منم از این دسته جدا نبودم و هی تصمیم میگرفتم بخونم هی تصمیم فرار میکرد هی اون بدو هی من بدو آخرشم در میرفت تا همین چند ماه پیش که خفتش کردمو بکوب نشستم خوندم تا دقیقا 80 روز مونده به کنکور که بازم تصمیم در رفت،هرکی رو میبینی دمه کنکور بیشتر میخونه من کلا دمه کنکور ریلکستر شدم و کلا بیخیال شدم این توضیحاتو دادم برا دوستانی که از نتیجه ی کنکور ارشد پرسیدن،قربون دستتون هرکی تصمیم در رفته ی بنده رو پیدا کرد بندازه صندوقه پستی اگه پیدا کرد(حالا یا تصمیم رو یا صندوق پستی رو فرقی نداره)


بعده اون قسمته خیلی خیلی طبیعی یه بعده خیلی خیلی بینهایت طبیعی تر هست اونم اینکه هنوز مهر مدرکه موقتت(مدرک اصلی پیش کش)خشک نشده میخای بری سرکار اونم پشته یه میزه شیک با حقوق بالا،تو رشته ی تحصیلی بنده این کار با یه حقوق متوسط برا 2سال پیدا میشه اما همین دوسال سره کار رفتن همانا و بیکاری بعدی و افسردگی بعدش همانا...

خب میرسیم به بعد از بیکاری و تلاش زیر پوستی برا یابیدن کار،میگم زیرپوستی ینی از تو خونه تلفنی چندماه یه بار دنباله کار بگردی،نتیجه شم میشه اینکه آگهی میزنن همه ثبت نام میکنن و تو جا میمونی،بعده ثبت نام تازه میفتی دنبالش که هـــــــــــــــی وای من وقت گذشته اونم نه یه روز نه دو روز، هشـــــت روز!!!!بعدش کلی حرص میخوری دیگران هم که فقط نمکدون دستشون هر جایه آسیب دیده و ندیده رو نمک میزنن...بعد کلی اینور و اونور میفهمی میتونی تو سایت ثبت نام کنی بعد سایت مورده نظر تا دو روز کلا میپیچه تو هم و تعطیل میشه...هی انتظار و استرس تا سایت باز میشه بعد میری تمام مراحل رو طی میکنی،ثبت نهایی،کدملی تکراریست!!!!برق از سرت میپره، ای گند بزنن به ثبت احوال که دو تا کدملی زده برا دو تا خانم اونم دقیقا هم رشته!!!ینی اون لحظه در این حد آی کیو افت میکنه که خودتو دوتا میبنی،بعده کلی اشغالی شماره ی پیگیری خانومه میگه:خنگول بانو شما قبلا ثبت نام کردی اونم 3 ماه پیـــــــــــــــــش!!!!

داری بال در میاری که با مخ میای زمین چون مدارکت کامل نیس!!!!

ینی من موندم آدم اینقدر خوش خیال و پرت؟؟؟مدرکی که 7ماهه پیش آماده بوده الان میرن ته بایگانیه دانشگاه میگیرن؟؟اونم مدرکه دو سال سنوات خدمت و سابقه کاری...میرسیم به مدرکه بعدی،کامپیوتر...یکی نیس بگه تو با 25 سال و اندی سن چراااااااااااااااا هنوز مدرک کامپیوتر نداری؟؟؟؟میری دنبالش بخری(مجبور بودم) میبینی از خریده مدرک دکترا هم سختتره اینقدر که فنی حرفه ای پیشرفت کرده(اون لحظه تا مدرک کردان هم فکرم رفتا،کاش میدونستم از کجا و چجوری مدرک خریده؟؟)،خلاصه اینا به یه کنار بهت زنگ میزنن که دو روز بعد مصاحبه داری اونم عملی...2توی روز کل 4سال درسای دانشگاه و 2سال خدمت طرح رو میخونی بعد میری برا امتحان اونم با چه اعتماد به نفسی که تو فرم اسم دانشگاهتو یه چیز دیگه مینویسی!!!!

ینی مصاحبه از این سوری تر ندیده بودم شرایط زدن مرد نیاز دارن وسطه 190تا زن 2تا دونه مرد اونم بدونه کارت پایان خدمت پیدا میکردی!!!!شرایط زدن گواهی پایان طرح(بدونه اشتغال و تحصیل)هرچی دانشجو و کارمند قراردادی و طرح نرفته س اونجان(این فقط یه معنی میده هدف فقط 20000تومان ناقابله)

اما بگم از ورود بنده به اتاق اصلیه مصاحبه:

هرچی شما که وانیا رو ندیدن شناختینش اون بنده خدا هم از رو عکس منو تشخیص داد!!!

(بچه مثبت سرتاپا مشکی عینهو کلاغ)

دو تا دونه سوال پرسیدن منم جواب دادم،یه کلمه من میگفتم 10تا کلمه مینوشتن اینقد تند نویس بودن بخداااااااا،بعدشم گفتن خیلی ممنون،هی من نشستم که بازم بپرسن خبری نشد بازم نشستم که خیلی محترمانه بیرونم کردن،گفتن برو تا یه ماه دیگه!!!!

حالا باید بشینم قانون اساسی و احکام و ... بخونم شاید لازم شد تا یکماهه دیگه.

اینهمه حرف زدم و نوشتم تا دلیل بیارم برا نبودنم،کافیه یا بازم ریزتر بگم؟؟


بعدانوشت:پیرو شکنجه های کیانا کامنتهای پست قبل جوابدار شدن،نمیدونم تا چه حد به درد میخوره؟؟





نظرات 42 + ارسال نظر
امیرحسین... شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ق.ظ http://afrand.blogfa.com

عجب ماجراهایی داشتی...پس فکر کردی الکی استخدام می کنن...نخیر اینجا جامعه شایسته سالاریه!!

از کی تا حالا شده شایسته سالاری من نمیدونستم؟

ملکه نیمه شرقی شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ق.ظ http://man-unique.blogfa.com/

اووووووه ما که فقط خوندیمش خسته شدیم چه برسه به خودت که وسط ماجرا بودی!!!
حقوق خوندی بانو؟!
امیدوارم هرچه زودتر کار پیدا کنی ... بلاتکلیفی و تو خونه بودن آدم کلافه میکنه!
۱۹۳۵۱

ببخشیدا اگه طولانی بود
نه اما اینقد ماده و قانون و بند و تبصره داریم تو همین فسقل رشته که روزه مصاحبه احساس وکالت میکردم به اشد وضع
ممنونم عزیزم

logos شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ق.ظ http://rationalism.blogfa.com

:))))))))))))))))))
کافیه عزیزم
کافیه
:*

خیلی حرفیدم ببخشید

امیر حسام شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ق.ظ http://bimoghadame.blogfa.com/

سلام ؛

امیدوارم که قبول شی و استخدامتم اوکی بشه.

شاد باشی.

سلام امیرخان
ممنونم

کیانا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ق.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

الان فقط خاستی توجیه کنی ها؟؟؟؟!!!!
حالا بقیه خبر ندارن من که خبر دارم تو چه کارایی که این وسط انجام ندادی کلی خوووش گذروندی الان اینو نوشتی دلشون به رحم بیاد ؟؟؟؟!!! نه الان خاستی یه چی بگی بیخیال دعو بشن ؟؟؟
وانیا نذار افشاگری کنماااااااااااااااا
پاش برو کامنتتاتو جواب بده بچچه پاشو اینقد خوودتو لوس نکن
الـــــــــــــــــــــــهی ببین این نامردا چطو آجی مارو سرکار گذاشتن ، بشون بووگوو زوود جواب بدین دیگه یه ماه زیاده ،بووگوو الان چن جا دیگه دنبالمن من فقط واس اینکه خیلی باهاتون حال کردم اومدم اینجا ،کاری نکنین برمااااااااا(یکم کلاس بذار براشون ) آخرشم اگه دیدی جواب نمیده بوووگووو یا استخدامم میکنین یا میگم کیانا بیاد حالتونو بگیره هاااااااااااااا، اینو بگی دیگه خیالت تخت که قبولی

منو باش به کی اعتماد کردمو اسرارمو فاش کردم
بچچه الان اومدی تلافی؟بالا بری پایین بیای نباید از بابات توقع داشته باشی
اون پست بیات شده دیگه بخدا
من اسمه تورو بیارم از صحنه روزگار حذفم میکنم مگه خلم بگم؟

شازده کوچولو شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogsky.com

نه عزیزم
توجیه شدیم حسابی می خواستیم بگیم با این غیبت طولانی بری با ولی بیایی

خانوم اجازه ولیمون کار داره میشه با نقی یا تقی بیایم؟

فرزانه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

خوب وانیا جان با اظهار تاسف باید بگم که اصلا دلت رو به قبول شدن به این شیوه خوش نکن. شما به جای این کارا بهتره بری یه معاونی / مدیرعاملی / مدیری پیدا کنی که تو یه اداه پارتیت بشه. وگرنه بعید میدونم که نتیجه بگیری مگر این که شانس جفت شیش بیاره و اسمت هم بذاری شمسی خانوم ببخشی که اینقدر ناامیدت میکنم ولی متاسفانه این جریان حاکم بر جامعه ما هست. ولی به نظرم با همه اینها تلاشت آفرین داره. امیدوارم که به زودی یا کارمند شی یا تصمیمت برگرده

ینی من باید قبل از هرکاری با یه کمپانی استرس بیام پیشت انوقت خودت بکل ضربه فنیم میکنی
اون آرزویه آخرت منو کشته زدی تو پرم بعد میگی امیدواری قبول بشم بابا تو دیگه کی هستی ؟؟

دلژین شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ب.ظ http://drdeljeen.com

پس حساااااااااابی خسته نباشی عزیزم

ممنونم دلی جونم
چرا سایتت باز نمیشه؟

کیانا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:17 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

پااااااااااااااااااااااااااااااااش بیا کامنتاتو جواب بده

چرااااااااااااااااااا میزنی؟
نمییییییییییییییخام

الهام شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

وااااااااااااااای ترکیدم از خنده...مخصوصا اون قسمتی ک کد ملی تکراریه...
از الان میشینم بست واست دعا میکنم تا قبول شی ایشالا...

مممنونم الی جونم کیانا بیا از الهام یاد بگیررررررررررررررررر
قربونه مرامت

الهام شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

این کیانا ک چیز خوب یاد نمیگیره ک وانیا جون!
در جهت مثبت ای کیوش پایینه!
اما در جهت منفی...نابغس بچچم! :دی
کیانا منو ببخش! آدم فروشی کردم!

آفرین الهام بریز بیرون جنبههای دیگه شو رو کن

کیانا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

آدم دوتا دوس مث شما ها داشته باشه دیگه به دشمن نیازی نداره هااااااااااااااا
خیلی نامردی الهااااااااااااااااااااااااااااااااااام
وانیااااااااااااااااااااااااااا میکشمت

خودتو نکشی خیلیه

الهام شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

نه تو عزیز دلمی کیانااااااا :*
شاید باورت نشه کیانا اما الان ب جا اسم تو نوشتم وانیااا
اسماتون شبیه هم خو! ب من چ!

الهام جان دس خوش دختر

از خاک کمتریم شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://dusty.blogsky.com/

وانیا جان! روزهایی خواهد آمد که کار هم خواهی داشت و پول هم به اندازه‌ی مناسب ان‌شاء‌الله...رویاهایت را هم به یاد داشته باش....این کلمات را کسی می‌نویسد که این‌ها که گفتی به‌گونه خود گذراند و آنچه از آداب دنیاداری نیاز داشت، دنیا به او داد، امروز رویاهایش چنان دور شده‌اند که ......رومانتیک نیست..غم نان هم که نباشد، جایگاه اجتماعی و شغلی و...اما به یادت باشد این‌ها بی رویاهایت چرخه‌ای باطل اند..بس باطل..ببخش که میان این کمی طنزنوشت تو و دوستان، یک‌باره این نوشته افتاد...اینجا

ممنونم نظرت خیلی برام محترمه و خیلی با ارزش ممنونم که یادم دادی

کیانا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

قرررررررررررررربونت برم الهااام ی من
این وانیا رو ولش میخاد دو ب هم زنی کنه
بله مشاهده نمودیم فقط موندم عزیزم اسمامون کجاش شبیه همه ؟؟؟!!!

شما دوتا رسما منو کله پا کردین
من قهرممممممممممممممممممممم

الهام شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:06 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

کیاناا . وانیاا!
بر وزن همن!

قافیه وزن
من که 52کیلوم کیانا رو نمیدونم
تو شعر بگو اگه تونستی؟

کیانا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

چوووووووووووووووون تو میگی حتمن هستن دیگه

تو چند کیلویی مگه؟

فرزانه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

وانیا جونم اینا برای این گفتم که زودتر یه پارتی برای خودت دست و پا کنی. ولی من توصیه میکنم که بجای کارمندی درست رو بخونی. اینجوری بهتره. ببین امید الکی که فایده ای نداره بیشتر دپرس میشی. آخه این تقصیر تو که نیست تقصیر سیستم شایسته سالاری هست که همه جا حکمفرماست. اما اگه واقعا دوست داری که کارمند باشی من یه عالمه انرژی مثبت برات می فرستم که حتما اینجوری شه. (آیکون روبوسی برای رفع کدورت احتمالی از بنده)

کدروت کجا بود دختره خوب
راست میگی
حقیقت همیشه تلخه دیگه
اما من میرم سرکار شیرینیم میدم به همه

فرهاد شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ

ای وای من عقب افتادم کی پست زدی؟
چقدر سختی و مرارت کشیدی

پست که ساعت داره فرهاد جان چقدر هول شدی؟!!
سخت بود بسی سخت

الهه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ http://elahename.blogsky.com

کم کم دارم دوستام و خبردار می کنم...
واسه دلایل امنیتی دیگه اونجا نمی نویسم...
بذار برم نوشته ات و بخونم

امنیتی؟
چیکار کردی؟

الهه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:50 ب.ظ http://elahename.blogsky.com

قربون دستت این لینک وبلاگ ما رو تغییر بده اگر زحمتی نیست...
وایی وانیا....یه جا تو شهرمون رو بیلبورد تبلیغاتی آرایشگاه وانیا رو تبلیغ کرده...هر دفعه می بینم یاد تو می افتم

تغییر دادم
معروفم دیگه چیکار میشه کرد

مامانگار شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:09 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااام وانیاجانم...
...من که ممئنم قبول میشی...
....از حالا بهت تبریک میگم عزیزم...

سلام عزیزه دل
ممنونم شیرینیه شما محفوظه

آذرنوش شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:51 ب.ظ http://azar-noosh.blogfa.com

چه کشیدید شما بانو!!!من که کلا اول راهم و در حال سرو کله زدن با درسام ولی دو ستان و اقوامی رو میشناسم که مثل شما انقد دنبال کار گشتن و به دلیل نداشتن پارتی نتونستن پیدا کنن پس ترجیح دادن مثل بچه ی خوب برن بشینن پای درس و مشقشونو فوقشونو بگیرن تا شاید بشه کاری کنن. پیدا کردن کار تو این مملکت واقعا سخته عزیزم

میبینی توروخدا مشکل با گرفتن مدرکه فوق چندبرابر میشه بخدا

الهه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ب.ظ http://elahename.blogsky.com

اینهمه نوشتی...
منم اینهمه خوندم
و بازم من و این هوااااااااااااااااااااااااااا بردی سر کار که بگی چرا تو این مدت نبودی

بهلههههههههههههههههه دیگه

الهه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ب.ظ http://elahename.blogsky.com

راستی که آدم با این وضع قاطی می کنه...من که اگر سرم اومده بود اعصابم به هم می ریخت...

من الان قاطیماااااااااااااااااااااا

الهه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ http://elahename.blogsky.com

اینم از پنجمین کامنت به نیت ۵ تن
خب با اجازه
زیاد زحمت دادم

نذرت قبول آبجی جان

کلاسور یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ق.ظ http://celasor.persianblog.ir

لعنت به این استخدام که هیچ وقت ازش خوشم نیومده !

باید بیاد مجبوری

سارا یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

سلام وانیا جونم
چه پر مشغله بودیس این مدت
منم یه دفه رفتم مصاحبه ولی با خانومه دعوام شدولی تقصیر من نبود بخدا هی میپیچوند نتونم جواب بدم منم قاطی کردم دیگههههه

وای چه خشن خب نکن اینکارو بچچه

دل آرام یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:44 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com/

بدجور این روزها درگیرشم وانیا ...
(چمدون بچگی هام رو دارم اما انقدر درگیر بودم که نشد عکس بذارم ازش ، قصد بی احترامی نیوده عزیزم )

الهیییییییییییییییییی
کاش میذاشتی
خوشحال میشدم

تامارا یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ب.ظ

عجب رنجی کشیدی
امید که استخدام بشید

ممنونم

ما(ریحانه) یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:42 ب.ظ http://ghahvespreso.persianblog.ir

عزیزم همیشه دنیای واقعی از دنیای مجازی واجب تره پس نبودنت کاملا توجیه مباشد...
امیدوارم استخدم بشی و مدارج عالیه رو طی کنی..
میگم تصمیم کبرای من هم در مورد درس خودن مدارج عالی تر گم شده .. نکنه این دو تا یعنی تصمیم من و تو عاشق هم شدن و دست هم رو گرفتن و فرار کردن به جای دور تا زندگی خوب و خوشی برای خودشون فراهم کنن؟؟؟؟

ممنونم صد در صد
همش زیره سره تصمیمه توئه ماله منو از راه به در کرد

کوالا یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:46 ب.ظ http://www.kouala.blogsky.com

وااااااااای توصیفات خیلی خنده ناک بود (( وصف قیافاه و. سوال و جواب))

بابا شب دراز است و قلندر بیدار

خوشحااااااااااااااااال باش

خوشحالم برگشتی

ممنونم پوریا داداشی

پانی یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:27 ب.ظ http://marg0zendegi.blogfa.com

سلام وانیا جون ...
خودت که دیدی کلن لینکدونیم پریده ...
تو هم که نیومدی سر بزنی در این صورت منم نتونستم بیام .../
بانو هر وقت اپ کردی بیا بهم بگو ادرست رو هم بذار مریسی ...

سلااااااااااام آجی
چشم یکم عصبی هستی؟

کیان یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:54 ب.ظ http://60-degreetoright.blogfa.com/

عجب!
خیلی باحال بود

کوالا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 ق.ظ

وانیا جان خوشحالم که نسکافه رو دوس داشتی و این که بابا تو خودت نمره ی بیستی تهه تیپی بابا
چوب کاری نفرمایند مارو

آخه بچچه تو تیپه منو کجا دیدی؟
نسکافه واقعا رشد کرده پوریا

ری را دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:44 ق.ظ http://narenjestaan.persianblog.ir

نه بسسه
دیگه خیلی ریزش نکن

بذار ریزترش کنم
نه بذارررررررررررررر

نگار دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:35 ب.ظ http://negarname.blogfa.com/

بدجوری دردناکه عکست

آررررررررررررررررررره

گودول دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ http://khesht40.blogfa.comk

یعنی الان سر کار هستی؟

من کلا سره کارم سعید خان
وبتون چرا باز نمیشه؟
فهمیدم چرا چون آدرسو اشتباهی نوشتین

طهماسب دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ

عجب روز و روزگاریه
عجب پاییزو بهاریه
بگذار وبگذر

عجــــــــــــــــــــــب

طهماسب دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ب.ظ

این ترانه که من خوندم یادتون نیس از کیه؟؟؟

شرمنده نمیدونم

پانی سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ http://marg0zendegi.blogfa.com

نه فدات بشم عصبی نیستم قربونت برم. ...

لیلی سا چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:51 ب.ظ http://ghadam-ghadam.persianblog.ir

آخی...حسابی شلوغ بودی پس....کاش حالا یه کار خوب جور بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد