اینجا که می آیم همین گوشه کنارها یه جایی برای نشستن پیدا میکنم آرووم میشینم یه گوشه و زل میزنم به سطر سطر این صفحات‘ کلمه به کلمه اش را حفظم اما باز هم می خوانم حافظه ام پر است از این کلمات می نویسم تا پاک نشوند بازی کلمات برایم لذتی صدچندان دارد چه خودم بازی کنم چه بروم جای دیگری با دیگری بازی کنم شما هم بازی کنید امیدوارم لذت ببرید
ادامه...
سلامم
سفر به سلامت وانیای عزیزم..
...هدر هم بی نظیره ..عالی..یه جورایی انگار به وانیا نزدیک تر میشی
سفر به سلامت آبجی وانیــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
خدا پشت و پناهت
جناب آقا میلاد برو پست پایین جوابتو بخون
ببخشید آجی جونم ب خاطر کامنتام.معذرت میخوام ازت...
اون رها شدنش یه دنیا می ارزه ...
سفرت بخیر و شادی رفیق ...
دست اقا میلاد هم بابت هدر درد نکنه خیلی به دنیات میاد ...
با این هدر عااااالی آدم بایدم بره سفر
سفرت خوش
سفر بخیر وانیا جونم
رها شدن....وای که چه حس خوبی داره
دلم سفر خواست
سلام
گیتار رو با خودت نبر
این راهو باید رفت
این جاده غمگینه
شعر جدیدمه حال داشتم یه موقع همشو برات مینویسم
سفربه سلامت
دست خدای بزرگ ومهربون
پشت و پنــــــاهت باشه
عزیزم...سبک بار سفر
کن وباکوله باری پر از
آرامش بازگرد.......
منتظریم...........
یاحق...
باید رفت ، در ماندن می پوسی
سمت راستم توی اون کوچه باریک 2تا دختر 20 یا 23 ساله با شلوارهای چریکی پناه گرفتند.
ازشون عکس می گیرم لنزم مناسب نیست. به خودم فحش می دم که نتونستم
لنز مناسب رو با خودم بیرون بیارم....